مطالب سرگرمی و فروشگاهی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشعار فروغ فرخزاد» ثبت شده است

اشعار فروغ فرخزاد


اشعار فروغ فرخزاد


پشت شیشه برف می بارد

پشت شیشه برف می بارد


اشعار فروغ فرخزاد


در سکوت سینه ام دستی

دانه اندوه می کارد


اشعار فروغ فرخزاد


مو سپید آخر شدی ای برف

تا سرانجامم چنین دیدی


اشعار فروغ فرخزاد


در دلم بارید … ای افسوس

بر سر گورم نباریدی


اشعار فروغ فرخزاد


چون نهالی سست می لرزد

روحم از سرمای تنهائی


اشعار فروغ فرخزاد


می خزد در ظلمت قلبم

وحشت دنیای تنهائی


اشعار فروغ فرخزاد


دیگرم گرمی نمی بخشی

عشق، ای خورشید یخ بسته


اشعار فروغ فرخزاد


سینه ام صحرای نومیدیست

خسته ام، از عشق هم خسته


اشعار فروغ فرخزاد


غنچه شوق تو هم خشکید

شعر، ای شیطان افسونکار


اشعار فروغ فرخزاد


عاقبت زین خواب دردآلود

جان من بیدار شد، بیدار


اشعار فروغ فرخزاد


بعد از او بر هر چه رو کردم

دیدم افسون سرابی بود


اشعار فروغ فرخزاد


آنچه می گشتم به دنبالش

وای بر من، نقش خوابی بود


اشعار فروغ فرخزاد


ای خدا … بر روی من بگشای

لحظه ای درهای دوزخ را


اشعار فروغ فرخزاد


تا به کی در دل نهان سازم

حسرت گرمای دوزخ را؟


اشعار فروغ فرخزاد


دیدم ای بس آفتابی را

کاو پیاپی در غروب افسرد


اشعار فروغ فرخزاد


آفتاب بی غروب من!

ای دیغا، درجنوب! افسرد


اشعار فروغ فرخزاد


بعد از او دیگر چه می جویم؟

بعد از او دیگر چه می پایم؟


اشعار فروغ فرخزاد


اشک سردی تا بیفشانم

گور گرمی تا بیاسایم


اشعار فروغ فرخزاد


پشت شیشه برف می بارد

پشت شیشه برف می بارد


اشعار فروغ فرخزاد


در سکوت سینه ام دستی

دانه اندوه می کارد

اشعار فروغ فرخزاد

اشعار فروغ فرخزاد

۰۷ آبان ۹۳ ، ۱۴:۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰
یحیی سمیعی

اشعار زیبای فروغ فرخزاد

مرگ من روزی فرا خواهد رسید

در بهاری روشن از امواج نور

در زمستانی غبارآلود و دور

یا خزانی خالی از فریاد و شور

مرگ من روزی فرا خواهد رسید:

روزی از این تلخ و شیرین روزها


اشعار زیبای فروغ فرخزاد


روز پوچی همچو روزان دگر

سایه ی زامروزها، دیروزها

دیدگانم همچو دالانهای تار

گونه هایم همچو مرمرهای سرد


اشعار زیبای فروغ فرخزاد


ناگهان خوابی مرا خواهد ربود

من تهی خواهم شد از فریاد درد

می خزند آرام روی دفترم

دستهایم فارغ از افسون شعر


اشعار زیبای فروغ فرخزاد


یاد می آرم که در دستان من

روزگاری شعله می زد خون شعر

خاک می خواند مرا هر دم به خویش

می رسند از ره که در خاکم نهند

اشعار فروغ فرخزاد

اشعار زیبای فروغ فرخزاد

۱۰ مهر ۹۳ ، ۱۶:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
یحیی سمیعی