مطالب سرگرمی و فروشگاهی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دل نوشته» ثبت شده است

دل نوشته زیبا


دل نوشته زیبا


دریا را بی خیال

زمین جواب نمی دهد

دیگر دل به آسمان زده ام !


دل نوشته زیبا


هرگاه خبر مرگم را شنیدی

در پی مزاری باش که بر سنگش نوشته :

ساده بودم ، باختم !


دل نوشته زیبا


انگشتان من به گره خوردن با انگشتان تو عادت داشته اند !

نیستی و حالا این قاتلان زنجیره ای شده اند

بختک جان دیوارهای این شهر


دل نوشته زیبا


سخت است تحمل ثانیه هایی که نمیگذرند

سخت است تحمل شب هایی که صبح نمیشوند

سخت است تحمل زخم زبان هایی که هر روز تلخ تر میشوند

سخت است تحمل آدم هایی که هر روز از خدا دور تر میشوند !


دل نوشته زیبا


بودنم در حسرت خواستنت تمام شد…


دل نوشته زیبا


جای خالی نبودنت میکوبـد بر دلم

اگر نیایی همین روزها ویرانه میشوم !


دل نوشته زیبا


درد دارد به خاطر کسی که با نسیمی میرود

خودت را به طوفان بزنی !


دل نوشته زیبا


این روزها مانند گلی شده ام که هر پروانه ای روییش می نشیند

و می رود بی آنکه قصه “عادت” را بفهمد !


دل نوشته زیبا


ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻧﺖ مثل ﺭﻓﺘﻨﺖ ﺑﺎﺷﺪ

ﺑـــــــــﯽ ﺧـــــــــﺒـــــــــﺮ !


دل نوشته زیبا


نگران نباش ، حال من خوب است ، بزرگ شده ام

دیگر آنقدر کوچک نیستم که در دلتنگی هایم گم شوم

آموخته ام که این فاصله ی کوتاهِ بین لبخند و اشک نامش زندگیست

آموخته ام که دیگر دلم برای نبودنت تنگ نشود

راستی ، بهتر از قبل دروغ می گویم…

“حال من خوب است” ، خوبِ خوب…

دل نوشته

دل نوشته زیبا

۲۲ آبان ۹۳ ، ۱۰:۱۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
یحیی سمیعی

دل نوشته توپ


دل نوشته توپ


خــستــہ امـ …

از صبورے خــستـــہ ام …

از فــَریــــادهایے که در گـــلویـــم خفـہ مانـد …

از اشـــــــک هایــی که قـاه قـاه خنــــده شـב …

و از حــــرف هایے که زنـــده بہ گـــور گــَشت در گــورستاטּِ دلـــــم

آســــاטּ نیست در پــَس خـــنـده هاے مصــنوعے گریــہ هاے دلت را ،

در بــی پنـــاهیت در پشت هـــــزاراטּ دروغ پنهـــاטּ کنے …

ایــــטּ روزهــا معنے را از زنـدگـــے حذف کــرבه امـ …

بدون تو برایـــم فرق نمــےکــُنـد روزهایـــم را چگونــہ قربانـے کنمـ


دل نوشته توپ


کاش زندگی من هم

مثل دوست داشتنهای تو کوتاه بود . . .


دل نوشته توپ


سخت است اتفاقی را انتظار بکشی

که خودت هم بدانی در راه نیست !


دل نوشته توپ


خوابهایم گاهی زیباتر از زندگیم می شوند

کاش گاهی برای همیشه خواب می ماندم


دل نوشته توپ


خسته اونــے نیســتــ ڪہ خـوابــیــده ‬

اونـــیـــه ڪہ نـمـیـتـونـه بـخــوابــه . . .!


دل نوشته توپ


زنـدگــی انـگــار تـمــام ِ صـبــرش را بـخـشـیـده اسـت بـه مـن !

هـرچــه مـن صـبــوری میکـنـم او بــا بـی صـبـری ِ تـمــام هـول میزنــد

بـــرای ضـربــه بـعــد … !

کـمـی خـسـتــگـی در کــن ، لـعـنـتـــی …

خـیــالـت راحـت !

خـسـتـگــی ِ مــن بـه ایـن زودی هــا دَر نـمـی شـود …


دل نوشته توپ


دیگر حوصله ای نمانده است!

راستی ، مگر حوصله هم جزء آن چیزهایی بود

که تو آورده بودی که موقع رفتنت همه اش را بردی ؟


دل نوشته توپ


کتاب سرنوشت برای هر کسی چیزی نوشت

نوبت به ما که رسید قلم افتاد…

دیگر هیچ ننوشت خط تیره گذاشت و گفت: تو باش اسیر سرنوشت…


دل نوشته توپ


کم سرمایه ای نیست؛

داشتن آدمهایی که حالت رابپرسند!

ولی از آن بهتر داشتن آدمهاییست که وقتی حالت را میپرسند؛

بتوانی بگویی: خوب نیستم…!


دل نوشته توپ


به آیینه نگاه میکنم …

لبخند میزنم …

لبخند نمیزند …

دل نوشته

دل نوشته توپ

۰۵ آبان ۹۳ ، ۱۳:۴۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
یحیی سمیعی

دل نوشته جالب


دل نوشته جالب


سه آرزوی قشنگ عاشقانه :

بی من نباشی

بی تو نباشم

بی هم نباشیم


دل نوشته جالب


دلم شادی می خواهد

وسعتش زیاد نیست

به اندازه کف دستانت

دستانم را بگیر . . .


دل نوشته جالب


دردهای من دیازپام نمی خواهند

مُسَکن ِ بوسه هایت …

عجیب ، آرامم می‌کند !


دل نوشته جالب

غم ، حادثه ، تردید ، من و تنهایی

یک شیشه ی می لبالب و تنهایی

من مانده کنار جاده ی خاطره ها

با یک چمدان سوز و تب و تنهایی


دل نوشته جالب


عشق یعنی حسرت پنهان دل

زندگی در گوشه ویران دل

عشق یعنی سایه در یک خیال

آرزوی سرکش و گاهی محال


دل نوشته جالب


گهگاهی دلم را میشکنی

وقتی به جای “تو”

بهم میگویی : “شما”


دل نوشته جالب


تکثیر “تو” در هر ثانیه ای از زندگی ام یعنی

قشنگترین تکراری که هیچوقت تکراری نمی شود !


دل نوشته جالب


روبرویم ، سراب

پشت سر ، خاطرات

نازنینم ، کدامین طرف سوی توست . . . ؟


دل نوشته جالب


ای نازنین جواب معمای من تویی

تنها چراغ روشن شبهای من تویی

وقتی دلم گرفت از انبوه ابرها

احساس آفتابی دنیای من تویی


دل نوشته جالب


دوست داشتنت

اندازه ندارد

حجم نمی خواهد

وقتی تمام کشور وجودم

سرزمین حکمرانی توست!

دل نوشته

دل نوشته جالب

۰۷ مهر ۹۳ ، ۲۲:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
یحیی سمیعی

چند دل نوشته زیبا

دلنوشته جدایی

در سکوت به انتهای راهرو پرواز می کنم ...

گویی از اینه ها صدا می گذشت ...

به سوی صدا رهسپار می شوم ...

نور مهتابِ امشب ...

نوازشگر چشمها می شود....

دلم به لبخند تنهای مادر خوش است

صدای باد و باران ...

کمی همهمه می کند ..

.رقص پرده ها .....

می شود .دل خوش لحظه ها ..

گردش بوی عود از اتاق بغل...

عاشقانه مستم کند ...

قدم از قدم بر ندارم ...

چشم بر هم می نهم ......

غرش اسمان ...

خلوت دلم را به یغما .... بَرد

صدای در....

در هجوم دردها .....

به ناکامیم می کشد ...

راسخ و استوار ...

در خیال خود ..

از زمین کنده می شوم ....

اخرین روز بودنم را ...

.درنگاه مرد قلبم ....

بی هیچ حرف.....

خط خطی می کنم ....

زیبا.ب(نیلا...)


من شاه شطرنجم! تخریب می کنم آنچه را نمی توانم بسازم،آرزو طلب نمی کنم،آرزو میسازم.

لزومی ندارد من همان باشم که تو فکر می کنی،من همانی ام که حتی فکرش را هم نمی توانی بکنی،لبخند میزنم و او فکر می کند بازی را برده،
هرگز نمی فهمد با هرکسی رقابت نمی کنم،
زانو نمی زنم ،حتی اگر سقف آسمان کوتاهتر از قد من باشد!زانو نمیزنم ،حتی اگر تمام مردم دنیا روی زانو هایشان راه بروند،من زانو نمیزنم.
مهم نیست دیگران راجبم چه فکر میکنند مهم اینه که انقدر مهمم که راجبم فکر می کنن
گیرم که باختم!!! اما کسی جرات نداره به من دست بزنه یا از صفحه بازی بیرونم بندازه"شوخی نیست من شاه شطرنجم..".
من مسئول حرفها و رفتارهای خودم هستم ، اما مسئول برداشت شما از آنها نیستم.
من بدبین نیستم،فقط آدم خوش بینی هستم که خوب از اوضاع با خبر میشم
آری ..


من شاه شطرنجم


گفته بودم اوج می گیرم

در خیالم چون کودکی ها
با نگاهت مست و بی جان
با هزاران رنگ بی معنا
با قراری سرد و لبریز از تمنا
لرزش دستان بی جان
خاطراتی گنگ و نا مفهوم
کرده بودی راهی از نو به رویم

***

خنده ای با گوشه چشمی
کرده بودی
این دلم را همچو گنجشک
ای دلیل بی کسی هایم

***

هرچه بود
سردی گفتار بی جان
در دلم طغیان سیلاب
بر رخم رودی از اشکان تب دار
بر دهانم زهر گفتار

***

گشته بودم گیج و حیران
مست و سر خوش
در کنار بی کس ها
من نبودم
این رقیبم با زبانی چون فریبا
کرده بود اورا موم دستانش
نغمه ای سر دادم از عشق



***

ساز دستم بی صدا بود
قطره اشکم بی نما شد
اه عشقم ، عریان از آتش

***

یک نفس سر داد
این صدای خسته از پاییز چشمان

***
ای نگارم
ای فروغم
ای تمام هستی ام
در جان بی جانم

***

این صدا از اوج عشق است
بی طلب می گوید از تو
گوشه چشمی
نیم نگاهی
خنده ای
آغشته کن در دلم این نغمه ها را

***

من بگویم بی تو هستم
ناز چشمت را غمزه کن
با نگاهت دلبری کن ای ترنج بی نشانم
آن پریشان گشته گیسوی تو
همچنان می خواند از سوز دلش
یک نگاه کوچک از تو
می کند دنیا به کامش

***

ای دریغا ای دریغا
این حریص مانده در عشق
مانده در خواب کودکی هایش

***

ای دریغ از این نصیحتهای پردرد
که شد خنجر
به روی روح سرگردان عشقش

***

برفت این خاطر از ذهن پریشانم
من شدم مغموم و تنها

***

بار دیگر جام از این می، پر کنم من
تا که باور کرده باشم مانده بودی در کنارم



***

ای رخ زیبای من
گرچه دیدارت شده در خواب من
تکرار هر شب
لیک از خوشی گویم که امشب
با تو خواهم بود
آرام جانم




زیبا.ب(نیلا...)


منبع دل نوشته ها : " دل نوشته "

ادامه مطلب...
۱۸ تیر ۹۳ ، ۲۰:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰
یحیی سمیعی