اشعار ناب شهریار


زندگی شد من و یک سلسله ناکامیها

مستم از ساغر خون جگر آشامیها


اشعار ناب شهریار


بسکه با شاهد ناکامیم الفتها رفت

شادکامم دگر از الفت ناکامیها


اشعار ناب شهریار


بخت برگشته ما خیره سری آغازید

تا چه بازد دگرم تیره سرانجامیها


اشعار ناب شهریار


دیرجوشی تو در بوته هجرانم سوخت

ساختم این همه تا وارهم از خامیها


اشعار ناب شهریار


تا که نامی شدم از نام نبردم سودی

گر نمردم من و این گوشه گمنامیها


اشعار ناب شهریار


نشود رام سر زلف دل آرامم دل

ای دل از کف ندهی دامن آرامیها


اشعار ناب شهریار


باده پیمودن و راز از خط ساقی خواندن

خرم از عیش نشابورم و خیامیها


اشعار ناب شهریار


شهریارا ورق از اشک ندامت میشوی

تا که نامت نبرد در افق نامی ها

اشعار شهریار

اشعار ناب شهریار